عاشق رویا

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

عشق آنشب مست مستش کرده بود فارق از جام الستش کرده بود

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای؟

خسته ام زین عشق دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن.

مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو لیلای تو من نیستم.

گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگت پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی من کنارت بودمو نشناختی.............

نظرات شما عزیزان:

فائزه

ساعت9:45---16 مرداد 1393

[وب سایت]

سلام وب زیبایی داری اگر دوست داشتی به وب من هم سر بزن.

bita

ساعت8:18---4 مرداد 1393

- [ایمیل]

Liiiiiiiike
Az in koli khatere daram....

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: